فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ
پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوی.
روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در تفسیر این آیه:
أميرالمؤمنين (عليه السلام)- رُوِیَ عَنْ جُوَیْرِیَهًَْبْنِمُسْهِرٍ فی خبر رد الشمس علی امیرالمؤمنین (عليه السلام) ببابل انه قال فَالْتَفَتَ إِلَیَّ وَ قَالَ یَا جُوَیْرِیَهًَْ بْنَ مُسْهِرٍ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ وَ إِنِّی سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ بِاسْمِهِ الْعَظِیمِ فَرَدَّ عَلَیَّ الشَّمْسَ.
امام علی (علیه السلام)- جویریهًْبنمسهر گفت: ما بههمراه امیرالمؤمنین علیّبنابیطالب (علیه السلام) از جنگ خوارج باز میآمدیم تا اینکه به زمین بابل رسیدیم و حضرت (علیه السلام) رو به من کرده فرمود: «ای جویریهًْبنمسهّر همانا خداوند عزّوجلّ میفرماید: فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ و من خداوند عزّوجلّ را به نام عظیمش خواندم و از او درخواست کردم و او خورشید را بر من باز گردانید.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۵۱۲
من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳/ بحارالأنوار، ج۳۳، ص۴۳۹/من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۱۵/ نورالثقلین
وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا
و نام پروردگارت را یاد کن و (برای عبادت) از دیگران بریده و به او بپیوند.
وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا
و نام پروردگارت را صبحگاهان و شامگاهان یاد کن.
وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّىٰ
و نام پروردگارش را یاد کرد، پس نماز گزارد.
روایتی از امام رضا (علیه السلام) در تفسیر این آیه:
الرّضا (علیه السلام)- عَنْ عُبَیْدِاللَّهِبْنِعَبْدِاللَّهِ الدِّهْقَانِ قَالَ دَخَلْتُ عَلَیأَبِیالْحَسَنِالرِّضَا (علیه السلام) فَقَالَ لِی مَا مَعْنَی قَوْلِهِ وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی فَقُلْتُ کُلَّمَا ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ قَامَ فَصَلَّی فَقَالَ لِی لَقَدْ کَلَّفَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ هَذَا شَطَطاً فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ کَیْفَ هُوَ فَقَالَ کُلَّمَا ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ صَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِه.
امام رضا (علیه السلام)- عبیداللهبنعبدالله دهقان گوید: خدمت امام رضا (علیه السلام) رسیدم، ایشان به من فرمود: «معنای این کلام خداوند متعال: وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی چیست»؟ عرض کردم: «هرگاه نام پروردگارش را یاد کند، بپاخیزد و نماز گزارد». حضرت (علیه السلام) فرمود: «اگر چنین باشد، خداوند عزّوجلّ کار بسیار دشواری خواسته است». عرض کردم: «فدایت شوم! پس معنایش چیست»؟ فرمود: «هرگاه نام پروردگارش را یاد کند، بر محمّد و خاندانش (علیهم السلام)، درود فرستد».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۵۲
وسایل الشیعهًْ، ج۷، ص۲۰۱/ الکافی، ج۲، ص۴۹۴/ نورالثقلین/ البرهان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان.
روایتی از امیرالمومنین (علیه السلام) در مراتب بسم الله:
أمیرالمومنین (علیه السلام)- واعلم أنّ جمیع أسرار الله فی الکتب السماویة، و جمیع ما فی الکتب السماویة فی القرآن، وجمیع ما فی القرآن فی الفاتحة، وجمیع ما فی الفاتحة فی البسملة، وجمیع ما فی البسملة فی باء البسملة، وجمیع ما فی باء البسملة فی النقطة التی تحت الباء، قال الإمام علی: «وأنا النقطة التی تحت الباء.»
امام علی (علیه السلام)- و بدان که همه اسرار الهی در کتب آسمانی است. و هر آنچه در کتب آسمانی وجود دارد در قرآن است. و همه قرآن است در سوره حمد جمع است. و هرچه در سوره حمد است در بسمله آن است. و هر چه در بسمله است است در باء است. و هر آنچه در باء بسمله است در نقطه آن است. امام علی(ع) فرمود: «و من نقطهای هستم که زیر باء است.»
نصیبی، الدر المنتظم، ۱۴۲۵ق، ص۵۸
روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) در دلیل قرار گرفتن بسم الله:
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ: فَلَمَّا فَرَغَ مِنَ التَّکْبِیرِ وَ الِافْتِتَاحِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: الْآنَ وَصَلْتَ إِلَیَّ فَسَمِّ بِاسْمِی. فَقَالَ: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِکَ جُعِلَ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فِی أَوَّلِ کُلِّ السُّورَهًٍْ ... فَقَالَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ: قَطَعْتَ ذِکْرِی فَسَمِِ بِاسْمِی فَقَالَ: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِکَ جُعِلَ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بَعْدَ الْحَمْدِ فِی اسْتِقْبَالِ السُّورَهًِْ الْأُخْرَی.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: هنگامیکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) از گفتن الله اکبر و تکبیرة الاحرام فارغ شد خداوند عزّوجلّ فرمود: «اکنون به من رسیدی، پس نام مرا ببر». پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ»؛ بههمین خاطر در ابتدای هر سوره [از قرآن] بِسْمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ قرار داده شده است. خداوند عزیز و جبّار فرمود: «یاد مرا قطع نمودی، پس نام مرا ببر». پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «بِسْمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ»؛ بههمین خاطر بعد از قرائت سورهی حمد و در ابتدای سورهی دیگر [که بعد از حمد خوانده میشود] بِسْمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ قرار داده شده است.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۸
علل الشرایع، ج۲، ص۳۱۴
روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در عظمت بسم الله:
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- کَشفُ الغُمَّهًْ: وَ قَدْ نَقَلْتُ مِنْ مُسْنَدِ أَحْمَدَبْنِحَنْبَلٍ قَالَ علی (علیه السلام) ... قال (علیه السلام) مَرَّهًًْ لَوْ شِئْتُ لَأَوْقَرْتُ بَعِیراً مِنْ تَفْسِیرِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم.
امام علی (علیه السلام)- در کشفالغمّه آمده است: از مسند احمدبنحنبل روایت شده است امام علی (علیه السلام) فرمود: اگر بخواهم میتوانم بار هفتاد شتر را از [شرح] بسم الله الرحمن الرحیم سنگین کنم.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۰
بحارالأنوار، ج۴۰، ص۱۸۶/ کشف الغمه ، ج۱، ص۱۳۰
روایتی از امام صادق (علیه السلام) در اهمیت بسم الله در نماز:
الصّادق (علیه السلام)- إِذَا أَمَّ الرَّجُلُ الْقَوْمَ جَاءَ شَیْطَانٌ إِلَی الشَّیْطَانِ الَّذِی هُوَ قَرِینُ الْإِمَامِ فَیَقُولُ: هَلْ ذَکَرَ اللَّهَ؟ یَعْنِی هَلْ قَرَأَ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ؟ فَإِنْ قَالَ: نَعَمْ؛ هَرَبَ مِنْهُ وَ إِنْ قَالَ: لَا؛ رَکِبَ عُنُقَ الْإِمَامِ وَ دَلَّی رِجْلَیْهِ فِی صَدْرِهِ فَلَمْ یَزَلِ الشَّیْطَانُ إِمَامَ الْقَوْمِ حَتَّی یَفْرُغُوا مِنْ صَلَاتِهِمْ.
امام صادق (علیه السلام)- هرگاه کسی به امامت گروهی ایستد، شیطان به نزد شیطانی دیگر که نزدیک امام ایستاده میآید و میپرسد: «آیا نام خدا را به زبان آورد»؟ یعنی آیا بِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ را خواند؟ اگر بگوید: آری، او از امام دور میشود و اگر بگوید نه، او بر گردن امام سوار میشود و پاهایش را بر سینهاش میآویزد و اینگونه شیطان پیشاپیش آن گروه به امامت میایستد تا نمازشان را به پایان رسانند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۰
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۳۶/ مستدرک الوسایل، ج۴، ص۱۶۵/ بحارالأنوار، ج۸۲، ص۲۰
روایتی از امام عسکری (علیه السلام) در اینکه بسم الله آیه هفتم فاتحه است:
العسکری (علیه السلام)- فُضِّلَتْ {بِ}بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ هِیَ الْآیَهًُْ السَّابِعَهًُْ مِنْهَا.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- در تفسیر امام عسکری (علیه السلام) آمده است: رسولخدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: سورهی حمد بهواسطهی بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ برتری یافته است و بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ یکی از هفت آیهی آن میباشد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۰
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۲۷
روایتی از امام صادق (علیه السلام) در امتحان به خاطر ترک بسم الله:
الصّادق (علیه السلام)- وَ لَرُبَّمَا تُرِکَ فِی افْتِتَاحِ أَمْرِ بَعْضِ شِیعَتِنَا بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فَیَمْتَحِنُهُ اللَّهُ بِمَکْرُوهٍ، لِیُنَبِّهَهُ عَلَی شُکْرِ اللَّهِ تَعَالَی وَ الثَّنَاءِ عَلَیْهِ، وَ یَمْحُوَ عَنْهُ وَصْمَهًَْ تَقْصِیرِهِ عِنْدَ تَرْکِهِ قَوْلَ: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم.
امام صادق (علیه السلام)- و چه بسا! برخی از شیعیان ما، در آغاز کار، بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ را [فراموش کند و] واگذارد! در نتیجه؛ خداوند به گرفتاری و بلا، دچارش کند برای اینکه؛ آگاه و بیدارش سازد! تا شکر و ثنای او را به جای آورد. و در آن گرفتاری و بلا، لکّهی ننگ و تقصیر و کوتاهی او را [به هنگام ترک (بسم الله)] از او، بزداید.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۲
البرهان/ بحارالأنوار، ج۷۳، ص۳۰۵
سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى
منزّه بدار نام پروردگار برترت را.
وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا ۖ وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ ۚ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
و برای خداست نامهای نیکو، پس او را به آن نامها بخوانید و کسانی را که در نامهای او انحراف میورزند، رها کنید. به زودی به آنچه انجام میدادند، جزا داده خواهند شد.
روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) در تفسیر این آیه:
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ تِسْعَهًٌْ وَ تِسْعُونَ اسْماً مَنْ دَعَا اللَّهَ بِهَا اسْتُجِیبَ لَهُ وَ مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّهًَْ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ لِلهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِها.
پیامبر ( خداوند عزّوجلّ، نودونه اسم دارد که هرکس خداوند را با آنها فرا بخواند، دعایش مستجاب و هرکس آنها را بر شمارد [و همه را بداند] وارد بهشت میگردد، و خداوند عزّوجلّ فرمود: وَ لِلهِ الْأَسْماءُ الحُسْنی فَادْعُوهُ بِها.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۲۰
وسایل الشیعهًْ، ج۷، ص۱۴۰
روایتی از امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این آیه:
الصّادق (علیه السلام)- لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلَی الَّذِی لَا یُشْبِهُهُ شَیْءٌ وَ لَا یُوصَفُ وَ لَا یُتَوَهَّمُ فَذَلِکَ الْمَثَلُ الْأَعْلَی وَ وَصَفَ الَّذِینَ لَمْ یُؤْتَوْا مِنَ اللَّهِ فَوَائِدَ الْعِلْمِ فَوَصَفُوا رَبَّهُمْ بِأَدْنَی الْأَمْثَالِ وَ شَبَّهُوهُ بِالْمُتَشَابِهِ مِنْهُمْ فِیمَا جَعَلُوا بِهِ فَلِذَلِکَ قَالَ وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا فَلَیْسَ لَهُ شِبْهٌ وَ لَا مِثْلٌ وَ لَا عَدْلٌ وَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی الَّتِی لَا یُسَمَّی بِهَا غَیْرُهُ وَ هِیَ الَّتِی وَصَفَهَا فِی الْکِتَابِ فَقَالَ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمائِهِ جَهْلًا بِغَیْرِ عِلْمٍ فَالَّذِی یُلْحِدُ فِی أَسْمائِهِ جَهْلًا بِغَیْرِ عِلْمٍ یُشْرِکُ وَ هُوَ لَا یَعْلَمُ وَ یَکْفُرُ بِهِ وَ هُوَ یَظُنُّ أَنَّهُ یُحْسِنُ فَلِذَلِکَ قَالَ وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ فَهُمُ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمائِهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ فَیَضَعُونَهَا غَیْرَ مَوَاضِعِهَا.
امام صادق ( برای خدا است نمونهی برتر که چیزی به او شبیه نیست، و وصف او شایسته نیست، و در وهم نیاید، این است نمونهی برتر، و وصف مردم بیدانش که نمونههای پست برایش آوردند اینگونه بود که او را با پستترین امثال وصف کردند و تشبیه او را به چیزی که شبیه خودشان بود قرار دادند، و از این رو فرمود: جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است!. (اسراء/۸۵) برایش مانند و شبیه و همتائی وجود ندارد؛ و از آن اوست بهترین نامهایی که دیگری را نشاید و آنها را در کتاب خود شرح داده و فرموده است: فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذینَ یُلْحِدُونَ فی أَسْمائِه؛ از روی نفهمی و نادانی، و آنکه به نادانی نام ناروا بر او نهد ندانسته مشرک میشود و به او کافر میگردد و میپندارد که خوب کرده است.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۲۲
بحار الأنوار، ج۵۵، ص۳۰/ البرهان/ التوحید، ص۳۲۱
روایتی از امام رضا (علیه السلام) در معنای اسم:
الرّضا (علیه السلام)- مُحَمَّدِبْنِسِنَانٍ قَالَ سَأَلْتُهُ یَعْنِی الرِّضَا (علیه السلام) عَنِ الِاسْمِ مَا هُوَ فَقَالَ (علیه السلام) صِفَهًٌْ لِمَوْصُوف.
امام رضا ( ابنسنان گوید: از امام رضا (پرسیدم: «اسم [در بسم الله سورهی حمد] چیست»؟ ایشان فرمود: «صفتی است برای موصوف».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۲۲
التوحید، ص۱۹۲
روایتی از امام کاظم (علیه السلام) در توصیف خداوند:
الکاظم (علیه السلام)- إِنَّ الْخَالِقَ لَا یُوصَفُ إِلَّا بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ وَ أَنَّی یُوصَفُ الَّذِی تَعْجِزُ الْحَوَاسُّ أَنْ تُدْرِکَهُ وَ الْأَوْهَامُ أَنْ تَنَالَهُ وَ الْخَطَرَاتُ أَنْ تَحُدَّهُ وَ الْأَبْصَارُ عَنِ الْإِحَاطَهًِْ بِهِ جَلَّ عَمَّا وَصَفَهُ الْوَاصِفُونَ وَ تَعَالَی عَمَّا یَنْعَتُهُ النَّاعِتُونَ.
امام کاظم ( خدا را نمیتوان توصیف کرد مگر با همان صفاتی که خود را ستوده چگونه میتوان ستود و توصیف کرد خداوندی را که حواس عاجز از درک او هستند و اندیشهها او را در نمییابند و نمیتوان او را محدود کرد و با چشم دید، بزرگتر از آن ست که بتوان توصیفش نمود و بالاتر از آنکه برایش صفتی بیاورند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۲۴
الکافی، ج۱، ص۱۳۸ / نور الثقلین
روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) در فضیلت اهل بیت:
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أبِیجَعْفَرٍ مُحَمَّدِبْنِعَلِیٍّ الْبَاقِرِ (علیه السلام) قَالَ: سَمِعْتُ جَابِرِبْنِعَبْدِاللهِالْأنْصَارِیِّ قَالََ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَمَا تَقُولُ فِی عَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ ذَاکَ نَفْسِی قُلْتُ فَمَا تَقُولُ فِی الْحَسَنِ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) قَالَ هُمَا رُوحِی وَ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) أُمُّهُمَا ابْنَتِی یَسُوؤُنِی مَا سَاءَهَا وَ یَسُرُّنِی مَا سَرَّهَا أُشْهِدُ اللَّهَ أَنِّی حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَهُمْ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَهُمْ یَا جَابِرُ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَدْعُوَ اللَّهَ فَیَسْتَجِیبَ لَکَ فَادْعُهُ بِأَسْمَائِهِمْ فَإِنَّهَا أَحَبُّ الْأَسْمَاءِ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَل.
پیامبر ( امام باقر (فرمود: از جابربنعبدالله انصاری شنیدم که گفت: «عرض کردم: ای رسول خدا (! دربارهی علیّبنابیطالب (چه میگویید»؟ فرمود: «او خود من است». عرض کردم: «پس دربارهی حسن و حسین (چه میگویید»؟ فرمود: «آنان جان من هستند. و مادرشان فاطمه (دختر من است و هرچه او را ناراحت کند، مرا نیز ناراحت میکند و هرچه موجب خوشحالی اوست، موجب خوشحالی من نیز هست. خدا را گواه میگیرم که با کسی که با آنان میجنگد، در جنگم و با کسی که به صلح با آنان رفتار میکند، در صلحم. ای جابر! اگر بخواهی خدا را بخوانی و دعایت را مستجاب کند، با نامهای آنان دعا کن؛ زیرا که نام ایشان، دوست داشتنیترین نام ها نزد خدای عزّوجلّ است».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۲۴
الإِختصاص، ص۲۲۳
روایتی از امام صادق (علیه السلام) در اینکه اسماء حسنی اهل بیت هستند:
الصّادق (علیه السلام)- نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی الَّتِی لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا.
امام صادق ( قسم به خدا، اسمای حسنی ما هستیم و خدا عمل کسی از بندگان را نمیپذیرد، مگر با معرفت و شناخت نسبت به ما.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۲۴
الکافی، ج۱، ص۱۴۳/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۱۹۴/ نور الثقلین/ البرهان
روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در اینکه اسماء حسنی خودشان هستند:
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- نَحْنُ الِاسْمُ الْمَخْزُونُ الْمَکْنُونُ نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی الَّتِی إِذَا سُئِلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَا أَجَاب.
امام علی ( ما اسم مخزون مکنون هستیم؛ ما اسماء حسنی هستیم که وقتی خدا را به آن اسمها بخوانند، جواب خواهد داد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۲۴
بحار الأنوار، ج۲۷، ص۳۸
روایتی از امام صادق (علیه السلام) در تفسیر خطبه امیرالمؤمنین:
الصّادق (علیه السلام)- قَالَ أمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فِی خُطْبَهًٍْ إلَی أنْ قَالَ الَّذِی کُنَّا بِکَیْنُونِیَّتِهِ فِی الْقِدَمِ وَ الْأَزَلِ قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) فِی تَفْسِیرِ کَلَامِ جَدِّهِ (علیه السلام) بِکَیْنُونِیَّتِهِ فِی الْقَدَمِ وَ هُوَ الْمُکَوِّنُ وَ نَحْنُ الْمُکَانُ وَ هُوَ الْمُنْشِئُ وَ نَحْنُ الشَّیْءُ وَ هُوَ الْخَالِقُ وَ نَحْنُ الْمَخْلُوقُونَ وَ هُوَ الرَّبُّ وَ نَحْنُ الْمَرْبُوبُونَ وَ هُوَ الْمَعْنَی وَ نَحْنُ أَسْمَاؤُهُ الْمَعَانِیُّ وَ هُوَ الْمُحْتَجِبُ وَ نَحْنُ حُجُبُهُ.
امام صادق ( از امام صادق (روایت است که امیرالمومنین (در خطبهای چنین فرمود: «... ما از ازل و از قدیم به واسطهی وجود خداوند وجود داشتیم». از قدیم به واسطهی وجود خداوند، وجود داشتیم یعنی خداوند است که وجود میدهد و ما افرادی هستیم که این وجود را میپذیریم؛ او کسی است که ایجاد میکند و ما اشیایی هستیم که این وجود را میپذیریم؛ اوست که ایجاد میکند و ما اشیایی هستیم که ایجاد میشویم؛ اوست که میآفریند و ما آفریدههای او هستیم؛ او پروردگار است و ما پرورش یافتههای او هستیم؛ او حقیقت و معنای کل است و ما اسمهای آن معانی هستیم [که دلالت بر آن معانی میکند] او در پردهی اسرار پنهان است و ما پردهدار او هستیم.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۲۴
الهدایه الکبری، ص۴۳۵
روایتی از امام رضا (علیه السلام) در استجابت دعا با توسل به اهل بیت:
الرّضا (علیه السلام)- إِذَا نَزَلَتْ بِکُمْ شَدِیدَهًٌْ فَاسْتَعِینُوا بِنَا عَلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ لِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِها.
امام رضا ( هرگاه بلایی بر شما نازل شد، برای گرفتن حاجت از خدای عزّوجلّ، از ما کمک بگیرید و این همان سخن خدای متعال است که میفرماید: وَ لِلهِ الأَسْمَاء الحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۲۴
مستدرک الوسایل، ج۵، ص۲۲۸/ بحار الأنوار، ج۹۱، ص۵/ الاختصاص، ص۲۵۲/ البرهان/ مستدرک الوسایل، ج۵، ص۲۲۹/ العیاشی، ج۲، ص۴۲
قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَيًّا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا
بگو: «خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید، هر کدام را بخوانید، نامهای نیک از آنِ اوست.» و نمازت را بلند مخوان و آن را به آهستگی مخوان و میان این دو، راهی میانه برگزین.
روایتی از امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این آیه:
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَ اسْماً بِالْحُرُوفِ غَیْرَ مُتَصَوَّتٍ وَ بِاللَّفْظِ غَیْرَ مُنْطَقٍ وَ بِالشَّخْصِ غَیْرَ مُجَسَّدٍ وَ بِالتَّشْبِیهِ غَیْرَ مَوْصُوفٍ وَ بِاللَّوْنِ غَیْرَ مَصْبُوغٍ مَنْفِیٌّ عَنْهُ الْأَقْطَارُ مُبَعَّدٌ عَنْهُ الْحُدُودُ مَحْجُوبٌ عَنْهُ حِسُّ کُلِّ مُتَوَهِّمٍ مُسْتَتِرٌ غَیْرُ مَسْتُورٍ فَجَعَلَهُ کَلِمَهًًْ تَامَّهًًْ عَلَی أَرْبَعَهًِْ أَجْزَاءٍ مَعاً لَیْسَ مِنْهَا وَاحِدٌ قَبْلَ الْآخَرِ فَأَظْهَرَ مِنْهَا ثَلَاثَهًَْ أَسْمَاءٍ لِفَاقَهًِْ الْخَلْقِ إِلَیْهَا وَ حَجَبَ مِنْهَا وَاحِداً وَ هُوَ الِاسْمُ الْمَکْنُونُ الْمَخْزُونُ فَهَذِهِ الْأَسْمَاءُ الَّتِی ظَهَرَتْ فَالظَّاهِرُ هُوَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ سَخَّرَ سُبْحَانَهُ لِکُلِّ اسْمٍ مِنْ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ أَرْبَعَهًَْ أَرْکَانٍ فَذَلِکَ اثْنَا عَشَرَ رُکْناً ثُمَّ خَلَقَ لِکُلِّ رُکْنٍ مِنْهَا ثَلَاثِینَ اسْماً فِعْلًا مَنْسُوباً إِلَیْهَا فَهُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَهًٌْ وَ لَا نَوْمٌ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ الْحَکِیمُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ الْمُقْتَدِرُ الْقَادِرُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْبَارِئُ الْمُنْشِئُ الْبَدِیعُ الرَّفِیعُ الْجَلِیلُ الْکَرِیمُ الرَّازِقُ الْمُحْیِی الْمُمِیتُ الْبَاعِثُ الْوَارِثُ فَهَذِهِ الْأَسْمَاءُ وَ مَا کَانَ مِنَ الْأَسْمَاءِ الْحُسْنَی حَتَّی تَتِمَّ ثَلَاثَ مِائَهًٍْ وَ سِتِّینَ اسْماً فَهِیَ نِسْبَهًٌْ لِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ الثَّلَاثَهًِْ وَ هَذِهِ الْأَسْمَاءُ الثَّلَاثَهًُْ أَرْکَانٌ وَ حَجَبَ الِاسْمَ الْوَاحِدَ الْمَکْنُونَ الْمَخْزُونَ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ الثَّلَاثَهًِْ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَی قُلِ ادْعُوا اللهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَیًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی.
امام صادق (علیه السلام)- خدای تبارک و تعالی اسمی را به حروف آفرید و آن جناب عزّوجلّ به حرفها منعوت نبود و بدون آنکه به لفظی تلفظ کند یا جسدی داشته باشد و موصوف نبود به تشبیه و به رنگی رنگ نشده بود و گوشه و کنارها از او برده شده و اندازهها از او دور شده بود و حس و شعور هر صاحب توهّمی از او پوشیده بود بدون اینکه خدا پوششی [ظاهری] داشته باشد. سپس آن نام را کلمه تمام و سخن کاملی گردانید که مشتمل بود بر چهار جزء که هر یک از آن اجزاء نامی است با هم که یکی از آنها پیش از دیگری نبود پس سه نام از آن نامها را ظاهر گردانید به جهت احتیاج خلائق به آنها و یک نام از آن نامها را محجوب و مستور ساخت و آن نامی است پوشیده و مخزونِ به این نامهای سهگانه که ظاهر ساخت. و آن نامهای ظاهر شده عبارتند از «الله» و «تبارک» و «سبحان» بودند که برای هر نامی از این نامها چهار رکن را مسخر گردانید پس آنچه مذکور شده دوازده رکن میشود. بعد از آن از برای هر رکنی از این رکنهای دوازدهگانه سی نام را آفرید که هریک از آنها دلالت میکند بر فعلی از افعال او که به آن رکنها منسوبند و مجموع سیصدوشصت نام میشود و آن رحمان است و رحیم و ملک و قدوس و خالق و باری و مصور و حی و قیوم که نه چُرت و نه خواب او را نمیگیرد و علیم و خبیر و سمیع و بصیر و حکیم و عزیز و جبار و متکبر و علی و عظیم و مقتدر و قادر و سلام و مؤمن و مهیمن و باری و مُنشیء و بدیع و رفیع و جلیل و کریم و رازق و محیی و ممیت و باعث و وارث. پس این نامها و دیگر نامهای نیکوی خدا تا آنکه سیصدوشصت نام تمام شود همه به این نامهای سهگانه منسوب هستند و این نامهای سهگانه ارکانند و آن یک نام مکنون و مخزون به واسطه این نامهای سهگانه و ظهور و کفایت اینها محجوب شده و این معنی کلام خدای متعال است: قُلِ ادْعُوا اللهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَیًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۳۸۲
الکافی، ج۱، ص۱۱۲/ بحارالأنوار، ج۴، ص۱۶۶/ التوحید، ص۱۹۰/ نورالثقلین
روایتی از امام رضا (علیه السلام) در معنای اسماء الهی:
الرّضا (علیه السلام)- عَنِ ابْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (هَلْ کَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَارِفاً بِنَفْسِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ الْخَلْقَ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ یَرَاهَا وَ یَسْمَعُهَا قَالَ مَا کَانَ مُحْتَاجاً إِلَی ذَلِکَ لِأَنَّهُ لَمْ یَکُنْ یَسْأَلُهَا وَ لَا یَطْلُبُ مِنْهَا هُوَ نَفْسُهُ وَ نَفْسُهُ هُوَ قُدْرَتُهُ نَافِذَهًٌْ فَلَیْسَ یَحْتَاجُ أَنْ یُسَمِّیَ نَفْسَهُ وَ لَکِنَّهُ اخْتَارَ لِنَفْسِهِ أَسْمَاءً لِغَیْرِهِ یَدْعُوهُ بِهَا لِأَنَّهُ إِذَا لَمْ یُدْعَ بِاسْمِهِ لَمْ یُعْرَفْ فَأَوَّلُ مَا اخْتَارَ لِنَفْسِهِ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ لِأَنَّهُ أَعْلَی الْأَشْیَاءِ کُلِّهَا فَمَعْنَاهُ اللَّهُ وَ اسْمُهُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ هُوَ أَوَّلُ أَسْمَائِهِ عَلَا عَلَی کُلِّ شَیْءٍ.
امام رضا (علیه السلام)- ابن سنان گوید: از امام رضا (علیه السلام) پرسیدم: «آیا خدای عزّوجلّ پیش از آنکه مخلوق را بیافریند به ذات خود شناسایی داشت»؟ فرمود: «آری»! عرض کردم: «آن را میدید و میشنید»؟ [خودش نام خود را میگفت و خودش میشنید]؟ فرمود: «نیازی به آن نداشت زیرا نه از آن پرسشی داشت و نه خواهشی، او خودش بود و خودش. او قدرتش نفوذ داشت پس نیازی نداشت که ذات خود را نام ببرد ولی برای خود نامهایی برگزید تا دیگران او را به آن نامها بخوانند، زیرا اگر او به نام خود خوانده نمیشد شناخته نمیشد و نخستین اسمی که برای خود برگزید، علیّ عظیم بود، زیرا او برتر از همهچیز است، معنای او اللَّه است. [یعنی کلمه اللَّه دال است و ذات خدا مدلول] و اسم او علی عظیم است که اوّلین نامهای اوست و برتر از همهچیز است [پس کلمهی اللَّه به اعتبار ذات است و اسماء دیگر به اعتبار صفات].
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۳۸۴
الکافی، ج۱، ص۱۱۳/ نورالثقلین
روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در اینکه اسماء حسنی خودشان هستند:
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- نَحْنُ الِاسْمُ الْمَخْزُونُ الْمَکْنُونُ نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی الَّتِی إِذَا سُئِلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا أَجَابَ نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْمَکْتُوبَهًُْ عَلَی الْعَرْشِ وَ لِأَجْلِنَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ وَ الْعَرْشَ وَ الْکُرْسِیَّ وَ الْجَنَّهًَْ وَ النَّارَ وَ مِنَّا تَعَلَّمَتِ الْمَلَائِکَهًُْ التَّسْبِیحَ وَ التَّقْدِیسَ وَ التَّوْحِید وَ التَّهْلِیلَ وَ التَّکْبِیرَ وَ نَحْنُ الْکَلِمَاتُ الَّتِی تَلَقَّاهَا آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتابَ عَلَیْه.
امام علی (علیه السلام)- ما امامان، نام پوشیده و نهانِ خدا هستیم. مائیم اسماء الحسنی که چون خداوند عزّوجلّ به آن نامها خوانده شود اجابت کند؛ مائیم نامهای نوشته شده بر عرشالهی و خداوند عزّوجلّ به خاطر ما آسمان، زمین، عرش، تختِ فرمانروایی، بهشت و جهنّم را آفریده است؛ و فرشتگان تسبیح، تقدیس، توحید، تهلیل و تکبیر را از ما فرا گرفتهاند و مائیم آن کلماتی که آدم (علیه السلام) از پروردگارش دریافت کرد و خدا [بهواسطهی آن کلمات] توبه او را پذیرفت.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۳۸۶
بحارالأنوار، ج۲۷، ص۳۸
روایتی از امام باقر (علیه السلام) در تفسیر این آیه:
الباقر (علیه السلام)- عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (قَال سَأَلْتُهُ عَنْ تَفْسِیرِ هَذِهِ الْآیَهًِْ فِی قَوْلِ اللَّهِ وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا قَالَ لَا تَجْهَرْ بِوَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (فَهُوَ الصَّلَاهًُْ وَ لَا بِمَا أَکْرَمْتُهُ بِهِ حَتَّی آمُرَکَ بِهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ لا تُخافِتْ بِها فَإِنَّهُ یَقُولُ وَ لَا تَکْتُمْ ذَلِکَ عَلِیّاً یَقُولُ أَعْلِمْهُ مَا أَکْرَمْتُهُ بِهِ فَأَمَّا قَوْلُهُ وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا یَقُولُ تَسْأَلُنِی أَنْ آذَنَ لَکَ أَنْ تَجْهَرَ بِأَمْرِ عَلِیٍّ (بِوَلَایَتِهِ فَأَذِنَ لَهُ بِإِظْهَارِ ذَلِکَ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ فَهُوَ قَوْلُهُ یَوْمَئِذٍ اللَّهُمَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ.
امام باقر (علیه السلام)- جابر گوید: تفسیر این آیه: وَ لاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِکَ وَ لاَ تُخَافِتْ بِهَا وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلًا، را از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم، فرمود: «یعنی ولایت علی (علیه السلام) را آشکار نکن و این همان نماز است، همچنین آن اکرامی که من در حق او مقدّر کردهام را آشکار نکن تا من زمان آن را به تو بگویم و این معنی کلام خداوند است که میفرماید: وَ لاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِکَ. امّا اینکه میفرماید: وَ لاَ تُخافِتْ بِهَا؛ یعنی این اکرام را از علی (علیه السلام) پنهان نکن و اکرام را که برایش مقدّر کردهام به او بگو و او را آگاه کن. امّا اینکه میفرماید: وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلًا؛ یعنی از من بخواه که به تو اجازه دهم امر ولایت علی (علیه السلام) را آشکار کنی». که در روز غدیر خم خداوند این اجازه را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) داد و او در آن روز [به خداوند متعال] عرض کرد: «خدایا! هرکس که من مولای او هستم، پس این علی (علیه السلام) مولای اوست، خدایا! هرکس که او را دوست بدارد، دوست بدار و با دشمنان او دشمن باش».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۳۸۸
بحارالأنوار، ج۳۶، ص۱۰۵/ العیاشی، ج۲، ص۳۱۹/ نورالثقلین/ البرهان
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ
خدایی که معبودی جز او نیست، نامهای نیکو از آنِ اوست.
روایتی از امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این آیه:
الصّادق (علیه السلام)- وَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنی الَّتِی لَا یُسَمَّی بِهَا غَیْرُهُ وَ هِیَ الَّتِی وَصَفَهَا فِی الْکِتَابِ فَقَالَ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمائِهِ جَهْلًا بِغَیْرِ عِلْمٍ فَالَّذِی یُلْحِدُ فِی أَسْمائِهِ جَهْلًا بِغَیْرِ عِلْمٍ یُشْرِکُ وَ هُوَ لَا یَعْلَمُ وَ یَکْفُرُ بِهِ وَ هُوَ یَظُنُّ أَنَّهُ یُحْسِنُ.
امام صادق (علیه السلام)- وَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الحُسْنی که غیر خداوند با این اسماء نامیده نمیشوند. و آنها را در کتاب خود شرح داده و فرموده است: وَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الحُسْنی. و کسانی را که در اسماء خدا تحریف میکنند [و بر غیر او مینهند، و شریک برایش قائل میشوند]، رها سازید. (اعراف/۱۸۰) از روی نفهمی و نادانی و آنکه به نادانی نام ناروا بر او نهد ندانسته مشرک میشود و به او کافر میگردد و میپندارد کار خوبی کرده است.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۸۴
بحار الأنوار، ج۵۵، ص۳۰
روایتی از امام باقر (علیه السلام) در اینکه اسماء حسنی اهل بیت هستند:
الباقر (علیه السلام)- نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی الَّتِی لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الْکَلِمَاتُ الَّتِی تَلَقَّاهَا آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتابَ عَلَیْه ... بِنَا أَثْمَرَتِ الْأَشْجَارُ وَ أَیْنَعَتِ الثِّمَارُ وَ جَرَتِ الْأَنْهَارُ وَ نَزَلَ الْغَیْثُ مِنَ السَّمَاءِ وَ نَبَتَ عُشْبُ الْأَرْضِ.
امام باقر (علیه السلام)- ما آن اسمای حسنی هستیم که خداوند عملی را از بندگان قبول نخواهد کرد مگر با معرفت ما، به خدا قسم! ما همان کلماتی هستیم که آدم (از خدا فرا گرفت و خداوند توبه او را پذیرفت. (بقره/۳۷). بهواسطهی ما درختان میوه میدهد و میوهها میرسد و نهرها جاری میگردد و باران از آسمان میبارد و گیاه در زمین میروید.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۸۴
بحار الأنوار، ج۵۲، ص۵
روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در اینکه خودشان اسماء حسنی هستند:
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَنَا أَسْمَاءُ اللَّهِ الْحُسْنَى وَ أَمْثَالُهُ الْعُلْیَا وَ آیَاتُهُ الْکُبْرَی.
امام علی (علیه السلام)- من اسمای نیکو، مثَلهای برتر و نشانههای بزرگ خداوند هستم.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۸۶
بحار الأنوار، ج۵۳، ص۴۷
روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) در تعداد اسماء الهی:
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَنَّ لِلَّهِ تِسْعَهًًْ وَ تِسْعِینَ اسْماً مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّهًْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- خدای تبارکوتعالی دارای نودونه نام است؛ هرکس آنها را احصاء کند داخل بهشت شود.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۸۶
بحار الأنوار، ج۶، ص۲۱۹ / نورالثقلین
هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۖ يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
اوست خدای آفریننده، پدیدآورنده، صورتگر. نامهای نیکو از آنِ اوست. آنچه در آسمانها و زمین است، تسبیح او میگویند و اوست شکستناپذیر حکیم.
روایتی از امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این آیه:
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ هِشَامِبْنِالْحَکَمِ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ وَ اشْتِقَاقِهَا اللَّهُ مِمَّا هُوَ مُشْتَقٌّ قَالَ فَقَالَ لِی یَا هِشَامُ اللَّهُ مُشْتَقٌ مِنْ إِلَهٍ وَ الْإِلَهُ یَقْتَضِی مَأْلُوهاً وَ الِاسْمُ غَیْرُ الْمُسَمَّی فَمَنْ عَبَدَ الِاسْمَ دُونَ الْمَعْنَی فَقَدْ کَفَرَ وَ لَمْ یَعْبُدْ شَیْئاً وَ مَنْ عَبَدَ الِاسْمَ وَ الْمَعْنَی فَقَدْ کَفَرَ وَ عَبَدَ اثْنَیْنِ وَ مَنْ عَبَدَ الْمَعْنَی دُونَ الِاسْمِ فَذَاکَ التَّوْحِیدُ أَ فَهِمْتَ یَا هِشَامُ قَالَ فَقُلْتُ زِدْنِی قَالَ إِنَّ لِلَّهِ تِسْعَهًْ وَ تِسْعِینَ اسْماً فَلَوْ کَانَ الِاسْمُ هُوَ الْمُسَمَّی لَکَانَ کُلُّ اسْمٍ مِنْهَا إِلَهاً وَ لَکِنَّ اللَّهَ مَعْنًی یُدَلُّ عَلَیْهِ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ کُلُّهَا غَیْرُهُ یَا هِشَامُ الْخُبْزُ اسْمٌ لِلْمَأْکُولِ وَ الْمَاءُ اسْمٌ لِلْمَشْرُوبِ وَ الثَّوْبُ اسْمٌ لِلْمَلْبُوسِ وَ النَّارُ اسْمٌ لِلْمُحْرِقِ أَ فَهِمْتَ یَا هِشَامُ فَهْماً تَدْفَعُ بِهِ وَ تُنَاضِلُ بِهِ أَعْدَاءَنَا وَ الْمُتَّخِذِینَ مَعَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ غَیْرَهُ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَقَالَ نَفَعَکَ اللَّهُ بِهِ وَ ثَبَّتَکَ یَا هِشَامُ قَالَ هِشَامٌ فَوَ اللَّهِ مَا قَهَرَنِی أَحَدٌ فِی التَّوْحِیدِ حَتَّی قُمْتُ مَقَامِی هَذَا.
امام صادق (علیه السلام)- هشامبنحکم گوید: «از امام صادق (علیه السلام) دربارهی اسامی خداوند و مشتقّات آن پرسیدم و اینکه الله از چه گرفته شده است». فرمود: «ای هشام! الله از اله گرفته شده است و اله، مألوه [معبود] را ایجاب میکند و اسم با مسمّی فرق دارد. پس هرکس اسم را بدون در نظرگرفتن معنا بپرستد، کفر ورزیده و کسی را بندگی نکرده است و هرکس اسم و معنی را بپرستد، کفر ورزیده و دو چیز را بندگی کرده است و هرکس معنا را بدون اسم بپرستد، آن توحید است. دانستی ای هشام؟! گفتم: «بیش از این بگو»! فرمود: «خداوند نود و نه اسم دارد. اگر اسم، همان مسمّی بود، هریک از آن اسامی، یک اله بود، امّا الله معنایی است که تمامی اسامی بر آن دلالت میکند و همه آن اسامی، غیر از الله است. ای هشام! نان، نام چیزی خوردنی است. آب، نام چیزی نوشیدنی است. لباس، نام چیزی است که پوشیده میشود و آتش نام چیزی که میسوزاند. ای هشام! به گونهای متوجّه شدی که بتوانی با دشمنان ما که همراه با خداوند عزّوجلّ معبود دیگری می گیرند، بحث کنی و آنان را شکست دهی»؟ گفتم: «بلی». فرمود: «ای هشام! خداوند تو را سود رساند و پایدارت قرار دهد». هشام گفت: «به خدا سوگند، از زمانیکه از آن مجلس برخاستم، احدی نتوانست مرا در مسئله توحید شکست دهد».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۱۷۸
الکافی، ج۱، ص۸۷/ البرهان
روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) در تعداد و نامهای الهی:
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی تِسْعَهًْ وَ تِسْعِینَ اسْماً مِائَهًْ إِلَّا وَاحِداً مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّهًَْ وَ هِیَ اللَّهُ الْإِلَهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الْأَوَّلُ الْآخِرُ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ الْقَدِیرُ الْقَاهِرُ الْعَلِیُّ الْأَعْلَی الْبَاقِی الْبَدِیعُ الْبَارِئُ الْأَکْرَمُ الظَّاهِرُ الْبَاطِنُ الْحَیُّ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ الْحَلِیمُ الْحَفِیظُ الْحَقُّ الْحَسِیبُ الْحَمِیدُالْحَفِیُّ الرَّبُّ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ الذَّارِئُ الرَّزَّاقُ الرَّقِیبُ الرَّءُوفُ الرَّائِی. السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ السَّیِّدُ السُّبُّوحُ الشَّهِیدُ الصَّادِقُ الصَّانِعُ الطَّاهِرُ الْعَدْلُ الْعَفُوُّ الْغَفُورُ الْغَنِیُّ الْغِیَاثُ الْفَاطِرُ الْفَرْدُ الْفَتَّاحُ الْفَالِقُ الْقَدِیمُ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ الْقَوِیُّ الْقَرِیبُ الْقَیُّومُ الْقَابِضُ الْبَاسِطُ قَاضِی الْحَاجَاتِ الْمَجِیدُ الْمَوْلَی الْمَنَّانُ الْمُحِیطُ الْمُبِینُ الْمُقِیتُ الْمُصَوِّرُ الْکَرِیمُ الْکَبِیرُ الْکَافِی کَاشِفُ الضُّرِّ الْوَتْرُ النُّورُ الْوَهَّابُ النَّاصِرُ الْوَاسِعُ الْوَدُودُ الْهَادِی الْوَفِیُّ الْوَکِیلُ الْوَارِثُ الْبَرُّ الْبَاعِثُ التَّوَّابُ الْجَلِیلُ الْجَوَادُ الْخَبِیرُ الْخَالِقُ خَیْرُ النَّاصِرِینَ الدَّیَّانُ الشَّکُورُ الْعَظِیمُ اللَّطِیفُ الشَّافِی.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- خداوند تبارکوتعالی نودونه نام دارد. هرکس آنها را شمارش کند، وارد بهشت میشود. آن نامها چنین است: الله، اله، واحد، احد، صمد، اول، آخر، سمیع، بصیر، قدیر، قاهر، علی، اعلی، باقی، بدیع، باریء، اکرم، ظاهر، باطن، حیّ، حکیم، علیم، حلیم، حفیظ، حق، حسیب، حمید، حفّی، رب، رحمن، رحیم، ذاریء، رازق، رقیب، رؤوف، بارّ، سلام، مؤمن، مهیمن، عزیز، جبّار، متکبّر، سید، سبوح، شهید، صادق، صانع، طاهر، عدل، عفو، غفور، غنی، غیاث، فاطر، فرد، فتّاح، فالق، قدیم، ملک، قدّوس، قوی، قریب، قیّوم، قابض، باسط، قاضی حاجات، مجید، مولی، منّان، محیط، مبین، مقیت، مصور، کریم، کبیر، کافی، کاشف الضر، وتر، نور، وهاب، ناصر، واسع، ودود، هادی، وفی، وکیل، وارث، برّ، باعث، تواب، جلیل، جواد، خبیر، خالق، خیر الناصرین، دیّان، شکور، عظیم، لطیف، شافی.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۱۸۰
التوحید، ص۱۹۴/ نورالثقلین/ البرهان
روایتی از امام صادق (علیه السلام) در تفاوت اسم و مسمّی:
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ لِلَّهِ تِسْعَهًْ وَ تِسْعِینَ اسْماً فَلَوْ کَانَ الِاسْمُ هُوَ الْمُسَمَّی لَکَانَ کُلُّ اسْمٍ مِنْهَا إِلَهاً وَ لَکِنَّ اللَّهَ مَعْنًی یُدَلُّ عَلَیْهِ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ کُلُّهَا غَیْرُه.
امام صادق (علیه السلام)- خدای عزّوجلّ را نودونه اسم است پس اگر اسم همان مسمّی باشد هر آینه هر اسمی از آنها خدایی خواهد بود؛ ولیکن خدای عزّوجلّ معیّنی است که بهواسطهی این اسمها بر او دلالت میشود و همهی این اسمها غیر او هستند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۱۸۰
الکافی، ج۱، ص۸۷
روایتی از امیرالمومنین (علیه السلام) در اینکه اسماء حسنی خودشان هستند:
أمیرالمومنین (علیه السلام)- إِنِّی لَأَعْرَفُ بِطُرُقِ السَّمَاوَاتِ مِنْ طُرُقِ الْأَرْضِ نَحْنُ الِاسْمُ الْمَخْزُونُ الْمَکْنُونُ نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی الَّتِی إِذَا سُئِلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَا أَجَابَ.
امام علی (علیه السلام) من به راههای آسمانها از راههای زمین آشناترم. ما اسم ذخیره شده و مخفی [خداوند] هستیم؛ ما بهترین نامها هستیم که وقتی از خدای عزّوجلّ بهوسیلهی آن درخواست شود، اجابت کند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۱۸۲
بحارالأنوار، ج۲۷، ص۳۸
وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا ۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
و (نوح) گفت: «سوار شوید در آن (کشتی) که به نام خدا حرکت و توقفش است. بیگمان پروردگار من آمرزنده مهربان است.»
إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
که آن (نامهای) است از سوی سلیمان، و آن (نامهای) است به نام خداوند بخشنده مهربان.
روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در فضیلت بسم الله الرحمن الرحیم:
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- إِنَّ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ آیَهًٌْ مِنْ فَاتِحَهًِْ الْکِتَابِ وَ هِیَ سَبْعُ آیَاتٍ تَمَامُهَا بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَالَ لِی یَا مُحَمَّدُ وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ فَأَفْرَدَ الِامْتِنَانَ عَلَیَّ بِفَاتِحَهًِْ الْکِتَابِ وَ جَعَلَهَا بِإِزَاءِ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ وَ إِنَّ فَاتِحَهًَْ الْکِتَابِ أَشْرَفُ مَا فِی کُنُوزِ الْعَرْشِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَصَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ شَرَّفَهُ بِهَا وَ لَمْ یُشْرِکْ مَعَهُ فِیهَا أَحَداً مِنْ أَنْبِیَائِهِ مَا خَلَا سُلَیْمَانَ (علیه السلام) فَإِنَّهُ أَعْطَاهُ مِنْهَا بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أَ لَا تَرَاهُ یَحْکِی عَنْ بِلْقِیسَ حِینَ قَالَتْ إِنِّی أُلْقِیَ إِلَیَّ کِتابٌ کَرِیمٌ إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أَلَا فَمَنْ قَرَأَهَا مُعْتَقِداً لِمُوَالَاهًِْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ مُنْقَاداً لِأَمْرِهِمَا مُؤْمِناً بِظَاهِرِهِمَا وَ بَاطِنِهِمَا أَعْطَاهُ اللَّهُ بِکُلِّ حَرْفٍ مِنْهَا حَسَنَهًًْ کُلُّ وَاحِدَهًٍْ مِنْهَا أَفْضَلُ لَهُ مِنَ الدُّنْیَا بِمَا فِیهَا مِنْ أَصْنَافِ أَمْوَالِهَا وَ خَیْرَاتِهَا وَ مَنِ اسْتَمَعَ إِلَی قَارِئٍ یَقْرَؤُهَا کَانَ لَهُ قَدْرُ ثُلُثِ مَا لِلْقَارِی فَلْیَسْتَکْثِرْ أَحَدُکُمْ مِنْ هَذَا الْخَیْرِ الْمُعْرِضِ لَکُمْ فَإِنَّهُ غَنِیمَهًٌْ لَا یَذْهَبَنَّ أَوَانُهُ فَتَبْقَی فِی قُلُوبِکُمُ الْحَسْرَهًُْ.
امام علی (علیه السلام)- امام عسکری از پدران بزرگوار خود از امیر مؤمنان (علیه السلام) چنین نقل فرمودند: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ؛ آیهای از سوره حمد است، سوره حمد هفت آیه است که بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به تمام و کمال میرسد. از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که میفرمود: «خدای عزّوجلّ به من فرمود: یا محمّد (صلی الله علیه و آله)! ما به تو سورهی حمد و قرآن عظیم دادیم!. (حجر/۸۷). و اوّل با سوره حمد بر من امتنان فرمود و آن را در ازاء قرآن عظیم قرار داد، و فاتحهًْ الکتاب شریفترین چیزی است که در گنجهای عرش وجود دارد، و خداوند عزّ و جلّ آن را مختصّ به محمّد (صلی الله علیه و آله) نمود و وی را بدان شرافت داد، و احدی از پیامبران جز سلیمان را با او در این فضیلت شریک نکرد، زیرا به سلیمان (علیه السلام) آیه: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ را عطا فرمود، خداوند از قول بلقیس چنین حکایت میکند: إِنِّی أُلْقِیَ إِلَیَّ کِتابٌ کَرِیمٌ إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. و هر کس آن را با اعتقاد به موالات محمّد و آل پاکش بخواند و مطیع اوامر آنان بوده، به ظاهر و باطنشان ایمان داشته باشد، خداوند برابر هر حرف آن، حسنهای به او میدهد که برای او از دنیا و تمام خیرات و اموالش برتر است، و هر کس به قاریای که آن را میخواند گوش دهد، همانند اجر قاری را خواهد داشت. پس تا میتوانید از این خیری که به شما عرضه شده است بیشتر استفاده کنید که غنیمت است، و مبادا وقتش برود و قلوبتان در حسرت بماند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۲
بحار الأنوار، ج۸۹، ص۲۲۷/ الأمالی للصدوق، ص۱۷۵/ الإمام العسکری، ص۲۹/ جامع الأخبار، ص۴۳؛ «ان بسم الله ... سمعت» محذوف/ عیون أخبارالرضا (ج۱، ص۳۰۱
روایتی از امام سجّاد (علیه السلام) در فضیلت فاتحه الکتاب:
السّجّاد (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ قَدْ فَضَّلَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) بِفَاتِحَهًِْ الْکِتَابِ عَلَی جَمِیعِ النَّبِیِّینَ مَا أَعْطَاهَا أَحَداً قَبْلَهُ إِلَّا مَا أَعْطَی سلیمانبنداود (علیه السلام) مِنْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فَرَآهَا أَشْرَفُ مِنْ جَمِیعِ مَمَالِکِهِ کُلِّهَا الَّتِی أُعْطِیَهَا فَقَالَ یَا رَبِّ مَا أَشْرَفَهَا مِنْ کَلِمَاتٍ إِنَّهَا لَآثَرُ مِنْ جَمِیعِ مَمَالِکِیَ الَّتِی وَهَبْتَهَا لِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی یَا سُلَیْمَانُ (علیه السلام) وَ کَیْفَ لَا تَکُونُ کَذَلِکَ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ وَ لَا أَمَهًٍْ سَمَّانِی بِهَا إِلَّا أَوْجَبْتُ لَهُ مِنَ الثَّوَابِ أَلْفَ ضِعْفِ مَا أَوْجَبْتُ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِأَلْفِ ضِعْفِ مَمَالِکِکَ یَا سُلَیْمَانُ (علیه السلام) هَذِهِ سُبْعُ مَا أَهَبُهُ لِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) سَیِّدِ النَّبِیِّینَ تَمَامَ فَاتِحَهًِْ الْکِتَابِ إِلَی آخِرِهَا فَقَالَ یَا رَبِّ أَتَأْذَنُ لِی أَنْ أَسْأَلَکَ تَمَامَهَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی یَا سُلَیْمَانُ (علیه السلام) اقْنَعْ بِمَا أَعْطَیْتُکَ فَلَنْ تَبْلُغَ شَرَفَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ إِیَّاکَ وَ أَنْ تَقْتَرِحَ عَلَی دَرَجَهًِْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ فَضْلِهِ وَ جَلَالِهِ فَأُخْرِجَکَ عَنْ مُلْکِکَ کَمَا أَخْرَجْتُ آدَمَ (علیه السلام) عَنْ مُلْکِ الْجِنَانِ لَمَّا اقْتَرَحَ دَرَجَهًَْ مُحَمَّدٍوَ عَلِیٍّ (علیها السلام) فِی الشَّجَرَهًِْ الَّتِی أَمَرْتُهُ أَنْ لَا یَقْرَبَهَا یَرُومُ أَنْ یَکُونَ لَهُ فَضْلُهَا وَ هِیَ شَجَرَهًٌْ أَصْلُهَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ أَکْبَرُ أَغْصَانِهَا عَلِیٌّ وَ سَائِرُ أَغْصَانِهَا آلُ مُحَمَّدٍ (علیهم السلام) عَلَی قَدْرِ مَرَاتِبِهِمْ وَ قُضْبَانُهَا شِیعَتُهُ وَ أُمَّتُهُ عَلَی مَرَاتِبِهِمْ وَ أَحْوَالِهِمْ إِنَّهُ لَیْسَ لِأَحَدٍ مِثْلُ دَرَجَاتِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَعِنْدَ ذَلِکَ قَالَ سُلَیْمَانُ (علیه السلام) یَا رَبِّ قَنِّعْنِی بِمَا رَزَقْتَنِی فَأَقْنَعَهُ فَقَالَ یَا رَبِّ سَلَّمْتُ وَ رَضِیتُ وَ قَنِعْتُ وَ عَلِمْتُ أَنْ لَیْسَ لِأَحَدٍ مِثْلُ دَرَجَاتِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله).
امام سجّاد (علیه السلام)- و اینکه خداوند به پیامبر اکرم به عنایت کردن سورهی حمد به آن جناب فضیلت بخشید که به هیچ یک از پیمبران پیشین (این فضل را) نداده مگر به سلیمانبنداود که فقط بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ را از این سوره داد و این آیه را از تمام سلطنت و قدرتی که خدا به او عنایت کرده برتر شمرد و گفت: خدایا چه کلمات عالی و با ارزشی است، من این کلمات را از تمام مملکتی که عنایت کردهای با ارزشتر میدانم. خداوند به او خطاب کرد ای سلیمان! چگونه با ارزشتر نباشد و حال اینکه هر بنده من از زن و مرد، مرا با این کلمات بخواند، ثوابی به او عنایت میکنم هزار برابر بیشتر از کسی که تمام مملکت تو را صدقه بدهد. این یک هفتم از تمام آن سورهایست که به محمّد (صلی الله علیه و آله) سرور انبیاء دادهام (سوره فاتحهًْ الکتاب)». سلیمان گفت: «اجازه میفرماری همهی آن سوره را درخواست کنم»؟ خداوند فرمود: «به آنچه دادهام قانع باش. تو به مقام محمّد نمیرسی، از درخواست مقام او خودداری کن که این مقام را از تو میگیرم، چنانچه آدم را از بهشت خارج کردم». چون (آدم) مقام محمّد و علی را در مورد درختی که به او دستور داده بودم نزدیک آن نشود درخواست کرد. او مایل بود مقام آن دو را داشته باشد. آن درختی بود که ریشهاش محمّد (صلی الله علیه و آله) است و بزرگترین شاخهی آن علی (علیه السلام) است و سایر شاخههایش آل محمّدند، به ترتیب مقام و موقعیتشان، و شاخه های جدا شدهی آن درخت، شیعیان و امت او به ترتیب مراتب و احوالشان هستند؛ هیچ کس دارای درجات و مقام محمّد (صلی الله علیه و آله) نیست».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۴
بحار الأنوار، ج۲۴، ص۳۸۱
تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ
خجسته و پربرکت است نام پروردگارت که صاحب جلال و بزرگواری است.
روایتی از امام باقر (علیه السلام) در تفسیر این آیه:
الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی تَبارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ فَقَالَ نَحْنُ (علیهم السلام) جَلَالُ اللَّهِ وَ کَرَامَتُهُ الَّتِی أَکْرَمَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الْعِبَادَ بِطَاعَتِنَا.
امام باقر (علیه السلام)- تَبارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الجَلالِ وَ الْإِکْرامِ، ما جلال خداوند و کرامت او هستیم که مردم را بهواسطهی اطاعت از ما گرامی داشته است.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۴۴۴
بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۹۶/ القمی، ج۲، ص۳۴۶/ نورالثقلین/ البرهان/ بصایرالدرجات، ص۳۱۱
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ
بخوان به نام پروردگارت که آفرید.
روایتی از امام باقر (علیه السلام) در تفسیر این آیه:
الباقر (علیه السلام)- نَزَلَ جَبْرَئِیلُ عَلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) اقْرَأْ فَقَالَ وَ مَا أَقْرَأُ قَالَ: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ یَعْنِی خَلَقَ نُورَکَ الْأَقْدَمَ قَبْلَ الْأَشْیَاءِ.
امام باقر (علیه السلام)- جبرئیل بر حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) نازل شد و عرض کرد: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! بخوان». حضرت (صلی الله علیه و آله) فرمود: «چه بخوانم»؟ عرضکرد: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ» یعنی نور اقدم تو را پیش از اشیاء آفرید.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۲۲۸
بحارالأنوار، ج۹، ص۲۵۲/ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۱۷۶/ القمی، ج۲، ص۴۳۰/ البرهان؛ «القدیم» زیادهًْ
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ
پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوی.
روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در معجزه بازگشت خورشید:
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ جُوَیْرِیَهًَْبْنِمُسْهِرٍ قَالَ: أَقْبَلْنَا مَعَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) بَعْدَ قَتْلِ الْخَوَارِجِ حَتَّی إِذَا صِرْنَا فِی أَرْضِ بَابِلَ حَضَرَتْ صَلَاهًُْ الْعَصْرِ فَنَزَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ نَزَلَ النَّاسُ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ هَذِهِ أَرْضٌ مَلْعُونَهًْ وَ قَدْ عُذِّبَتْ مِنَ الدَّهْرِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ هِیَ إِحْدَی الْمُؤْتَفِکَاتِ وَ هِیَ أَوَّلُ أَرْضٍ عُبِدَ فِیهَا وَثَنٌ إِنَّهُ لَا یَحِلُّ لِنَبِیٍّ وَ لَا وَصِیِّ نَبِیٍّ أَنْ یُصَلِّیَ بِهَا فَأَمَرَ النَّاسَ فَمَالُوا إِلَی جَنْبِ الطَّرِیقِ یُصَلُّونَ وَ رَکِبَ بَغْلَهًَْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَمَضَی عَلَیْهَا قَالَ جُوَیْرِیَهًُْ فَقُلْتُ وَ اللَّهِ لَأَتَبَعَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَأُقَلِّدَنَّهُ صَلَاتِیَ الْیَوْمَ قَالَ فَمَضَیْتُ خَلْفَهُ وَ اللَّهِ مَا جُزْنَا جِسْرَ سُوَرا حَتَّی غَابَتِ الشَّمْسُ قَالَ فَسَبَبْتُهُ أَوْ هَمَمْتُ أَنْ أَسُبَّهُ قَالَ فَالْتَفَتَ إِلَیَّ فَمَضَیْتُ خَلْفَهُ وَ قَالَ یَا جُوَیْرِیَهًُْ أَذِّنْ قُلْتُ نَعَمْ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ فَنَزَلَ نَاحِیَهًْ فَتَوَضَّأَ ثُمَّ قَامَ فَنَطَقَ بِکَلَامٍ لَا أَحْسَبُهُ إِلَّا بِالْعَبَرَانِیَّهًْ ثُمَّ نَادَی الصَّلَاهًَْ قَالَ فَنَظَرْتُ وَ اللَّهِ إِلَی الشَّمْسِ قَدْ خَرَجَتْ مِنْ بَیْنِ جَبَلَیْنِ لَهَا صَرِیرٌ فَصَلَّی الْعَصْرَ وَ صَلَّیْتُ مَعَهُ فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنْ صَلَاتِنَا عَادَ اللَّیْلُ کَمَا کَانَ فَالْتَفَتَ إِلَیَّ فَقَالَ یَا جُوَیْرِیَهًُْ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یَقُولُ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ وَ إِنِّی سَأَلْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِاسْمِهِ الْأَعْظَمِ فَرَدَّ عَلَیَّ الشَّمْس.
امیرالمؤمنین (علیه السلام)- از جویریهبنمسهر [نقل شده است] که گفت: بعد از کشتن خوارج، به همراه امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمدیم و هنگامیکه در سرزمین «بابل» قرار گرفتیم، وقت نماز عصر شد. امام (علیه السلام) فرود آمد و مردم فرود آمدند. امام (علیه السلام) فرمود: «ای مردم! این سرزمین، سرزمین لعنت شدهای است و در روزگار سه مرتبه عذاب شده است و آن یکی از شهرهای زیرورو شده است و آن اوّلین زمینی است که در آن بت عبادت شده است. بر هیچ پیامبری و نه وصیّ پیامبری جایز نیست که در آن نماز بخواند». سپس به مردم دستور داد و کنار راه رفتند تا نماز بخوانند و قاطر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را سوار شد و بر روی آن رفت. جویریه گفت: [با خود] گفتم: به خدا سوگند دنبال امیرالمؤمنین (علیه السلام) میروم و امروز نماز را به او اقتدا میکنم. گفت: «پشتسرش رفتم. به خدا سوگند قبل از اینکه از پل «سوراء» عبور کنیم خورشید غروب کرد؛ پس به او نا سزا گفتم یا خواستم بگویم که بهسوی من توجّه کرد و فرمود: «ای جویریه»! عرض کردم: «بله ای امیرالمؤمنین»! جویریه گفت: سپس به یک طرفی رفت و وضو گرفت سپس ایستاد و با کلامی سخن گفت که به گمانم جز عبرانی نیست. سپس به نماز فرا خواند. جویریه گفت: به خدا سوگند خورشید را دیدم که با صدا از میان دو کوه بیرون آمد؛ پس امام (علیه السلام) نماز خواند و من با او نماز خواندم و هنگامیکه نمازمان تمام شد، شب به همان حالتی که بود برگشت. سپس به من توجّه کرد و فرمود: «ای جویریه! خدای تبارکوتعالی میفرماید: فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ و من از خدا بهوسیلهی اسم اعظم درخواست کردم و خورشید را برایم برگرداند».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۵۲
تأویل الآیات الظاهره، ص۲۹۵